1- داشتن هدف مشخص از مطالعه
2- اصلاح تصاویر ذهنی و استفاده از تکنیک های برنامه ریزی ذهن
3- رعایت اصول تئوری گشتالت که بر دو پایه کل به جزء و سازمان استوار است.
4- تجسم و استفاده از طرح شبکه ای دو عامل مهم در درک هستند.
5- درونی ساختن مطالب خوانده شده و استفاده موثر از آنها.
6– دیدن و تجسم دقیق کلمات، موضوعات، مفاهیم،(مفهومات کتاب های مختلف را به میزان تجسم و تداعی سازی می توان درک کرد)
7- میزان درک از مطلبی که خوانده می شود به چند عامل بستگی دارد:
1- زمینه قبلی نسبت به درس یا موضوع مورد مطالعه
2- مهارتهای مطالعه
3- سازمان و نحوه ارائه مطلب
4- تسلط بر واژه ها، مفهومات و ترکیبات
8- برای درک بهتر یک مطلب بهتر است نسبت به موضوعات مرتبط با آن اطلاعات قبلی لازم بدست آورد. دو روش عالی برای رسیدن به این هدف عبارتند از:
1- گوش دادن در کلاسهای درسی و کنفرانس های مربوطه
2- مطالعه سایر مطالب ساده تر مرتبط با موضوع مورد نظر
9- خواندن یک فرایند جدی و فعال است نه یک فرآیند انفعالی
10- پیش بینی و حدس مطالب بعدی، روش بسیار مناسبی برای ایجاد درک و تمرکز حواس است.
11- اگر خواندن، با طرح سوال آغاز شود، مطالعه با گرفتن پاسخ ها تکمیل خواهد شد.
12- اعتماد به نفس و اطمینان به حافظه (با رعایت شرایط لازم ) نقش مهمی در درک و افزایش آن ایفا می کند.
13- بکار بستن مفهومات و ایده های درسی مختلف باعث درک بهتر مطالب می شود.
14- یکی از بهترین راههای درک موثر اینست که آنچه رامی دانیم به زبانی ساده به دیگران هم یاد دهیم.